۱۷ نتیجه برای محمدی
داریوش محمدی کیا، احسان کامرانی، محمدرضا طاهری زاده، نعمت الله سقر،
دوره ۲، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی برخی از خصوصیات بیولوژیکی و پویایی جمعیت ماهی زمینکن دمنواری طی یک دوره یک ساله از خرداد ۱۳۹۰ تا اردیبهشت ۱۳۹۱ در آبهای ساحلی بندرعباس بررسی شد. در مجموع ۱۱۰۶قطعه ماهی مورد بیومتری قرار گرفت. همچنین هر ماه ۳۵ قطعه ماهی به منظور بررسی وضعیت تولیدمثلی و سنجش وزن گناد، وزن کبد و تعیین مراحل جنسی به آزمایشگاه منتقل شدند. تعیین سن ۲۵۰ نمونه بوسیله برش اتولیت صورت گرفت، سن تخمین زده شده برای ماهیان ماده بین یک تا بیش از هفت و برای ماهیان نر بین یک تا بیش از چهار سال تعیین شد. رابطه وزن و طول (طول کل) برای ماهیان نر۱۶۳۵/۳L۰۰۴/۰W= و برای ماهیان ماده ۱۲۹۳/۳L۰۰۴۲/۰W= محاسبه شد. که نشان دهنده رشد ناهمگون این ماهی است. نرخ مرگ و میر طبیعی برای ماهیان ماده ۸۸۶/۰ و برای ماهیان نر ۷۳۶/۰ بر سال، و مرگ و میر صیادی برای جنس ماده ۴۳/۱ و جنس نر ۶۲/۱ بر سال محاسبه شد. رشد بر اساس معاله برتالنفی محاسبه شد.
Lt = ۶۳(۱ – exp (- ۵/۰ (t+ ۳/۰))) و Lt = ۴۰/۴۳ (۱ – exp (- ۴۵/۰ (t+ ۳۲۸/۰)))
به ترتیب برای ماهی نر و ماده به دست آمد
امین اوجی فرد، عالی حسینی ، مهرداد محمدی دوست، عماد سعدونی ،
دوره ۳، شماره ۴ - ( بهار ۱۳۹۳ )
چکیده
سی باس آسیایی (Lates calcarifer) از گونه های بالقوه پرورش در سیستم استخرهای خاکی در ایران می باشد، چرا که علاوه بر رشد سریع و توانایی سازگار شدن در شرایط محیطی مختلف، دارای تقاضا در بازارهای داخلی و خارجی می باشد. در این مطالعه شاخص های رشد و بقا و ترکیب عضله ماهی سی باس آسیایی (وزن متوسط ۳۶/۰±۷۰/۲۰ گرم) بررسی شد. آزمایش درون سه استخر خاکی ۵/۰ هکتاری در چوئبده آبادان با تراکم ذخیره سازی ۳۵۰۰ قطعه لارو انجام شد. غذادهی پنج بار در روز به صورت اشباع به مدت ۱۳۵روز صورت گرفت. دما و شوری به ترتیب ۳۶/۲۷ درجه سانتیگراد و ۶۶/۱۸ قسمت در هزار حفظ شد، در حالی که اکسیژن محلول به کمتر از ۷/۵ قسمت در میلیون نرسید. در پایان دوره، وزن نهایی ۸۵/۷±۷۱/۴۷۴ گرم، ضریب تبدیل غذایی ۰۲/۰±۹۸/۰، ضریب رشد ویژه ۰۳/۰±۲۹/۲، نرخ بازده پروتئین ۰۵/۰±۳۰/۲ درصد و بقا ۸۵ درصد حاصل شد. همچنین پروتئین و چربی عضله به ترتیب ۶۰/۰±۹۸/۲۱ و ۰۹/۰±۹۹/۱ درصد بود. نتایج نشان داد که سی باس آسیایی می تواند از گونه های ایدهآل آبزی پروری در استان خوزستان باشد.
شهربانو خسروانی، فلورا محمدی زاده، مازیار یحیوی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اجتماعات کفزیان و ساختار جمعیتی آنها در رودخانه حاجی آباد واقع در غرب استان هرمزگان از مهر ماه ۹۱ لغایت شهریور ۹۲ انجام گردید. در مجموع سه ایستگاه مطالعاتی بر اساس توپوگرافی منطقه تعیین و فون کفزیان بزرگ آن به صورت ماهانه با استفاده از دستگاه سوربر ۵۰۰ میکرونی و با سه تکرار در هر ایستگاه نمونه برداری شد. نمونهها توسط فرمالین ۴% تثبیت و در آزمایشگاه دانشگاه آزاد واحد بندرعباس جداسازی، شناسایی و شمارش گردید. در مجموع ۵ رده، ۹راسته، ۲۴ خانواده شناسایی شدند که لارو حشرات آبزی بیشترین تنوع و فراوانی را بین نمونهها به خود اختصاص دادند. افراد متعلق به دو راسته Diptera، Ephemeroptera در هر ۳ ایستگاه غالب بودند. حداکثر فراوانی کل جانوران در این مدت ۴۱۹۵ عدد در مترمربع در ایستگاه ۳ و حداقل آن ۲۹۳۵ عدد در متر مربع در ایستگاه ۱ بوده است. دادههای مربوط به کفزیان بزرگ به صورت سنجههای ساختار جمعی (Community structure metrics) شامل، غنای EPT
Ephemeroptera, Plecoptera, Trichoptera)) ، نسبت فراوانی EPT به خانواده Chironomidae خلاصه گردید، همچنین شاخص تنوع شانون- وینر(Shannon_Winner diversity) و شاخص زیستی بوئر (Bauer) نیز در ایستگاهها مورد بررسی و محاسبه قرار گرفت.
آسیه محمدیان، احسان کامرانی، عبدالرضا دباغ، حسین رامشی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۳ )
چکیده
تغییر درجه حرارت آب دریا می تواند پارامترهای حیاتی برای پرورش خیار دریایی را تحت تأثیر قرار دهد. در این تحقیق تأثیر تغییرات دما بر روی فعالیتهای تغذیهای و سیکل نقبزدن روزانه خیار دریایی Holothuria parva مورد ارزیابی قرار گرفت و پارامترهای تغذیهای (شاخص رودهای، مواد آلی، بازده جذب) در دو تیمار دمایی (۳۰ درجه سانتیگراد و کمتر از ۳۰ درجه سانتیگراد) محاسبه گردید، تا بتوان شرایط مناسب از نظر دمایی را برای پرورش خیار دریایی H. parva تعیین نمود. نتایج نشان داد، میزان نقب زدن خیار دریایی با کاهش درجه حرارت از ۳۰ درجه سانتیگراد افزایش یافت. همچنین بیشترین میزان شاخص رودهای در بخش های ابتدایی (۰۰۹/۰±۰۹۲/۰)، میانی (۰۰۶/۰±۰۸۵/۰) و انتهایی (۰۱۱/۰±۰۵۹/۰)، بیشترین میزان مواد آلی در بخش های ابتدایی (۶۸/۰±۰۳/۷)، میانی (۰۲/۱±۲۵/۵) و انتهایی (۳۹/۰±۵۷/۸) روده خیار دریایی و همچنین بیشترین بازده جذب (۰۲/۱۳±۹۱/۴۰) در دمای ۳۰ درجه سانتیگراد مشاهده گردید. برآیند کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تغییرات دما بر روی تغذیه H. parva تأثیر گذار است، به طوریکه با کاهش درجه حرارت از ۳۰ درجه سانتیگراد میزان فعالیتهای تغذیهای و پارامترهای تغذیهای کاهش یافت. بنابراین میتوان نتیجه گرفت H. parva در شرایط دمایی ۳۰ درجه سانتیگراد دارای تغذیه بهتری می باشد.
مهرزاد مصباح، تکاور محمدیان، اسماعیل کرمی، طراوت ملایم رفتار، مرضیه نظری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده
در این پژوهش تأثیر استرس شوری بر شاخصهای خونی در ماهی بنی طی ۲۱ روز مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، تعداد ۱۲۰ قطعه ماهی بنی پرورشی با وزن متوسط ۳۰۰ تا ۳۵۰ گرم به صورت کاملاً تصادفی در چهار تیمار با آب شهریًٌٌُ و شوریهای ۴، ۸ و ۱۲ گرم بر لیتر قرار گرفتند و خونگیری در روزهای اول، سوم، هفتم، چهاردهم و بیست و یکم صورت گرفت. شاخصهای خونشناسی از جمله شمارش کلی و تفریقی گلبولهای سفید، شمارش کلی گلبولهای قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، اندیسهای گلبولی (MCV، MCH، MCHC) و هورمون کورتیزول اندازهگیری گردید. در پایان آزمایش مقایسه تیمارها با تیمار شاهد کاهش معنیدار شمارش کلی گلبولهای قرمز در شوری ۱۲ گرم بر لیتر را نشان داد (۰,۰۵>p) اما در سایر شاخصهای خونی اختلاف معنیداری دیده نشد (p>۰.۰۵). هورمون کورتیزول در روزهای مختلف بین تیمارهای مختلف اختلاف معنیداری را نشان داد (۰.۰۵>p). در پایان آزمایش بیشترین میزان کورتیزول در شوری ۴ گرم بر لیتر (۸/۳±۲۵/۴۵) و کمترین میزان آن در شوری ۸ گرم بر لیتر (۵۳/۱±۷۵/۱۹) مشاهده شد. نتایج حاکی از آن است که شاخصهای خونی و هورمون کورتیزول در این ماهی میتواند تحت تأثیر شوری محیط قرار گیرد.
فاطمه رضوانی، علیرضا سالارزاده، فلورا محمدی زاده،
دوره ۵، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده
گونههای خیار دریایی خانواده هولوتریا جزو گونه های تجاری جهان می باشند. با توجه به ارزش تجاری گونه شنی هولوتریا اسکبرا، در این مطالعه، بررسی زیست شناسی تولید مثل خیار دریایی گونه شنی از آذر ۹۱ تا آبان ۹۲ به مدت یک سال در آبهای ساحل شمالی جزیره قشم مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه ماکروسکوپی، بررسی رنگ غدد جنسی، اندازه گیری طول و قطر آنها و تعیین فصل تخم ریزی مورد نظر بود. جهت مطالعات هیستولوژیک و مورفومتریک غدد جنسی، پس از انجام مراحل آماده سازی نمونه های بافتی به روش معمول، مقاطع پارافینی ۵ میکرونی تهیه شده با رنگهای هماتوکسیلین- ائوزین مورد رنگ آمیزی قرار گرفتند. قطر توبولهای غدد جنسی با میکرومتر عدسی چشمی و با بزرگنمایی ۴× اندازه گیری شد. غدد جنسی از توبولهای رشته ای تشکیل شده که در گونه مذکور، در مادهها نارنجی- قرمز و در نرها سفید مایل به کرمی میباشد. با بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی، ۵ مرحله رسیدگی جنسی تعیین گردید. نتایج نشان داد فصل زمستان فصل اصلی تولید مثل این گونه در آبهای منطقه قشم می باشد. همبستگی بین شاخص گناد و فصول مختلف اختلاف معنی داری را نشان داد (P< ۰,۰۵).
اسماعیل کرمی، مهرزاد مصباح، طراوت ملایم رفتار، تکاور محمدیان، سید صمد حسینی، مرضیه نظری،
دوره ۶، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۵ )
چکیده
در این مطالعه اثر غلظت¬های مختلف عصاره¬ی آبی جلبک (Agardh, ۱۸۲۰) Sargassum angustifolium بر برخی شاخص¬های خونی ماهی کپور معمولی به مدت ۱۴ روز مورد بررسی قرار گرفت. تعداد ۲۴۰ قطعه ماهی کپور معمولی، به صورت کاملاً تصادفی در ۴ تیمار (گروه شاهد فاقد عصاره¬ی جلبک، ۱% عصاره جلبک، ۱۰% عصاره¬ی جلبک و ۵۰% عصاره¬ی جلبک) تقسیم شدند. خون-گیری در روزهای ۱، ۳، ۷ و ۱۴ صورت گرفت. شاخص¬های خون¬شناسی از جمله شمارش کلی و تفریقی گلبول¬های سفید، شمارش کلی گلبول¬های قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، اندیس¬های گلبولی (MCV، MCH، MCHC) و انفجار تنفسی (NBT) اندازه¬گیری شد. در پایان آزمایش اختلاف معنی داری بین گروه شاهد و تیمار¬های مختلف در میزان هماتوکریت، نسبت هموگلوبین گلبولی (MCHC) (%)، تعداد کل گلبول¬های قرمز، انفجار تنفسی (NBT)، هتروفیل، لنفوسیت و مونوسیت دیده نشد (p>۰,۰۵). اما اختلاف معنی داری بین گروه شاهد و تیمار¬های مختلف در میزان هموگلوبین، شمارش کلی گلبولهای سفید، حجم متوسط گلبولی (MCV) و وزن متوسط هموگلوبین گلبولی (MCH)، مشاهده شد (p<۰.۰۵). یافته¬های حاصل از بررسی حاضر نشان داد که عصاره¬ی جلبک (Agardh, ۱۸۲۰) Sargassum angustifolium در غلظت¬های مورد استفاده می¬تواند بر برخی فاکتور¬های خونی ماهی کپور معمولی اثر گذار باشد.
حمید اسحق زاده، آرش اکبرزاده، مهتاب یارمحمدی، انریک گیسبرت،
دوره ۶، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
در این مطالعه روند اسکلت زایی و کلسیم گیری جمجمه در تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) با روش Clearing & staining مورد بررسی قرار گرفت. رشد غضروف پس از تفریخ در ناحیه سر و نوتوکورد و کلسیم گیری در استخوان های dentary و dermopalatine روی آرواره ها همزمان با شروع تغذیه مختلط آغاز شد. انتوژنی اسکلت سر در تاس ماهی ایرانی به سه مرحله طبقه¬بندی شد. مرحله اول از زمان تفریخ تا شروع اولین تغذیه خارجی (۱۲ روز پس از تفریخ: ۱۶ میلی متر) بود که هیچ ساختار کلسیمی شده ای مشاهده نشد و اجزایی از جمجمه که اهمیت حیاتی در تغذیه و تنفس دارند بصورت غضروفی ظاهر گردید. اولین فرآیندهای استخوان¬سازی در مرحله دوم از شروع تغذیه خارجی تا ۲۳ روز پس از تفریخ (۲۵/۲۰-۱۶میلی متر) مشاهده ¬شد و کلسیم گیری ضعیفی روی اسخوان های پوستی سر مانند subopercle و supracleithrum مشاهده شد. سایر استخوان¬ها از جمله استخوان¬های مربوط به سقف جمجمه در مرحله سوم از جذب کامل کیسه زرده تا روز ۵۰ (بین ۲۵/۲۷ و ۳/۸۳ میلی متر) پدیدار ¬شد و دندان ها در استخوان های dentary وdermopalatine ناپدید شدند. در مجموع نتایج این مطالعه می تواند در جهت بهبود برنامه های بازسازی دخایر این گونه با ارزش کمک کند.
حبیب الله محمدی، سید یوسف پیغمبری، شهرام عبدالملکی، مریم فلاحی، رسول قربانی، سید عباس حسینی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
دریاچه گلبلاغ با ظرفیت ۱/۸ میلیون متر مکعب در شرق استان کردستان قرار دارد. این مطالعه جهت بررسی ساختار جمعیتی و تنوع زیستی فیتوپلانکتون دریاچه گلبلاغ به مدت یک سال از پاییز ۱۳۹۲ تا تابستان ۱۳۹۳ انجام شد. در مجموع ۶ شاخه، ۲۲ خانواده و ۲۳ جنس از جوامع فیتوپلانکتونی دریاچه شناسایی شدند که به ترتیب بیشترین و کمترین جنس متعلق به شاخه دیاتومه¬ها (Bacillariophyta) و اوگلنوفیتا (Euglenaophyta) بود. همچنین میانگین تراکم سالانه فیتوپلانکتون (cell/ml) ۱۶۶۲ بود. دیاتومه¬¬ها (Bacillariophyta) با میانگین تراکم (cell/ml) ۸۴۰±۱۱۹۶ و فراوانی ۳۰ درصد و شاخه اوگلنوفیتا (Euglenaophyta) با میانگین تراکم (cell/ml) ۷۹۱ و فراوانی ۲ درصد به ترتیب بیشترین و کمترین تراکم و فراوانی سالانه را به خود اختصاص دادند که در مقایسه با سایر شاخه¬ها دارای اختلاف معنی¬دار بودند (۰۵/۰P<). از نظر شاخص¬های تنوع زیستی مارگالف و شانون¬وینر بین ایستگاه¬ها اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد (۰۵/۰P>) ولی بین زمان¬های نمونه¬برداری اختلاف معنی¬داری وجود داشت (۰۵/۰P<). به نظر می¬رسد دریاچه گلبلاغ از لحاظ تراکم فیتوپلانکتونی زیاد غنی نبوده که احتمالاً به دلیل خالی شدن مقدار زیادی از آب سد در هر سال به¬منظور کشاورزی و میانگین نسبتاً پایین سالانه دمای آب و دوره سه ماهه یخبندان می¬باشد.
حبیب الله محمدی، سید یوسف پیغمبری، شهرام عبدالملکی، مریم فلاحی، رسول قربانی، عباس حسینی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
بررسی وضعیت تروفی و توان تولید ماهی دریاچه¬ها دو اصل ضروری در اعمال مدیریت شیلاتی می¬باشند. مطالعه حاضر بهمنظور بررسی وضعیت تروفی و توان تولید ماهی دریاچه سد گلبلاغ (شرق استان کردستان) از آبان ۱۳۹۲ تا آخر شهریور ۱۳۹۳ انجام شد. فاکتورهای فیزیکی¬وشیمیایی و اطلاعات مورد نیاز دریاچه از قبیل میزان کلروفیل a، تراکم و غالبیت شاخه¬های فیتوپلانکتون و زی¬توده زئوپلانکتون و ماکروبنتوز دریاچه جهت برآورد توان تولید ماهی و شاخص¬های تروفی، مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین سطح تروفی از شاخص¬های مختلف تروفی Carelson، ازت کل Kratzer و Brezonik جدول Li و Mathias استفاده شد. برای ارزیابی توان تولید ماهی دریاچه نیز از مدل¬های Ryder، Janjua، De Silva و Funge-Smith، Li و Mathias و Downing استفاده شد. خروجی مدل¬ها نشان داد که دریاچه گلبلاغ در گروه دریاچه¬های یوتروف تا هایپرتروف قرار دارد، همچنین متوسط توان تولید سالانه ماهی ۱۳/۷۲±۴۲/۱۳۸ کیلوگرم در هکتار برآورد شد. با توجه به تروفی بالای دریاچه انتظار می¬رفت توان تولید ماهی نیز بالا باشد اما با توجه به تراکم پایین فیتوپلانکتون که احتمالاً به دلیل میانگین پایین دمای سالانه (۰C ۰۸/۱۶) دریاچه و فشار تغذیه ماهیان پلانکتون¬خوار است، توان تولید ماهی دریاچه در حد متوسط تخمین زده شد.
حامد امینیان، ایمان سوری نژاد، رضا اسعدی، تکاور محمدیان،
دوره ۷، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده
تأثیر پروبیوتیکهای باکتوسل و دی پرو بر عملکرد رشد، بازماندگی و ترکیب شیمیایی بدن پست لارو میگوی بزرگ آب شیرین در یک دوره تغذیهای ۶۰ روزه بررسی شد. آزمایش با ذخیرهسازی ۴۰ قطعه میگو درون مخازن ۱۵۰ لیتری در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با ۵ تیمار و ۳ تکرار و درمجموع با ۶۰۰ قطعه پست لارو با وزن متوسط اولیه ۰۰۴/۰±۰۹۰/۰ گرم انجام شد. گروههای آزمایشی جیره بدون پروبیوتیک (شاهد)، تیمار یک و دو به ترتیب با ۳/۰ و ۶/۰ گرم پروبیوتیک باکتوسل و تیمار سه و چهار به ترتیب با ۴/۰ و ۸/۰ گرم پروبیوتیک دیپرو در هر کیلوگرم جیره غذایی بودند. در پایان دوره، شاخصهای رشد، تغذیه و ترکیبات شیمیایی بدن آنالیز شدند. وزن پایانی، وزن بهدستآمده، شاخص وضعیت، درصد بازماندگی، ضریب رشد ویژه و کارایی پروتئین در میگوهای تغذیهشده با پروبیوتیک افزایش معنیداری نسبت به گروه شاهد داشت (۰۵/۰>p) و بیشترین میزان این شاخصها و کمترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار چهار مشاهده گردید. ترکیبات تقریبی بدن در تیمارهای مختلف اختلاف معنی¬داری داشت بهطوریکه بیشترین میزان پروتئین و چربی بدن در تیمار چهار مشاهده شد (۰۵/۰>p). به نظر می¬رسد پروبیوتیک باکتوسل و دی¬پرو به ترتیب در سطوح ۶/۰ و ۸/۰ گرم در کیلوگرم جیره میتوانند در بهبود عملکرد رشد و تغذیه و ترکیب بدن پست لارو میگوی بزرگ آب شیرین پرورشی مؤثر باشند.
محسن محمدی گلنگش، علی محمد صنعتی، زهرا بزرگ پناه،
دوره ۷، شماره ۴ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
سواحل جنوبی دریای خزر، از مهمترین زیستگاههای گونه گاماروسPontogammarus maeoticus است. این زیستگاه تحت تاثیر انواع آلاینده های پایدار مانند فلزات سنگین و هیدروکربن های نفتی و مشتقات آنها قرار دارد. در این تجقیق غلظت عناصر شاخص آلاینده های نفتی مانند نیکل، وانادیوم و هیدروکربن های نفتی کل (TPH) در بافت گونه مورد مطالعه و رسوبات پیرامون آن، در ۵ ایستگاه واقع در سواحل استان گیلان بررسی شد. آنالیز فلزات در نمونه های گاماروس و رسوبات با استفاده از دستگاه پلاسمای جفت شده القایی (ICP) انجام گرفت و برای آنالیز ترکیبات نفتی از دستگاه گاز کروماتوگرافی (GC) استفاده شد. نتایج نشان دادند که غلظت آلاینده های نفتی در رسوبات از الگوی وانادیوم < نیکل < هیدروکربن نفتی کل، پیروی کرده و الگوی تجمع آلایندهها درگاماروس ها به صورت هیدروکربن نفتی کل < نیکل < وانادیوم بوده است. نتایج بیانگر همبستگی بالا بین غلظت وانادیوم و نیکل در رسوب و گاماروس بوده و نتایج به دست آمده از آنالیزخوشه ای، نشان داد که منشأ وانادیوم متفاوت از TPH و نیکل است که بیانگر وجود منبع دیگر وانادیوم در منطقه میباشد. غلظت وانادیوم، به ویژه در ایستگاه رضوانشهر، فراتر از حد مجازRSA قرار داشت. از میان رسوبات ایستگاه های مختلف، فقط ایستگاه انزلی از نظر آلودگی به هیدروکربن های نفتی کل در محدوده آلودگی متوسط قرار گرفت. میزان شاخص تجمع زیستی (BSAF) برای TPH، در تمامی ایستگاه ها، بالاتر از ۱ به دست آمد. بنابراین گاماروس میتواند شاخص زیستی مناسبی برای TPH در منطقه باشد.
عالی حسینی، ابراهیم ستوده، مهدی محمدی، اکبر عباس زاده،
دوره ۸، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
جنگل حرای بردخون با ۲۲ هکتار مساحت، یکی از زیستگاههای حیاتی سواحل استان بوشهر به شمار میرود که در موقعیت جغرافیایی ۵۱ درجه و ۵۷ دقیقه طول شرقی و ۲۷ درجه و ۸۴ دقیقه عرض شمالی واقع شده است. این باریکه اکوسیستم جنگلی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ متر عرض دارد و یک کانال مورب نسبت به خط ساحلی از وسط آن عبور میکند که پراکندگی درختان حرا در قسمت غربی آن بیشتر است. در مطالعه حاضر برخی از ویژگی¬های فیزیکوشیمیایی، تنوع زیستی و فراوانی ماکرو بنتوزهای جنگل حرای، منطقه مل گنزه (بردخون) در طی چهار فصل سال ۱۳۸۹ بررسی گردید. به منظور پوشش تمام منطقه از ۸ ایستگاه در ۴ ترانسکت نمونهبرداری شد. در بین ایستگاههای نمونهبرداری شده ۶ ایستگاه دارای بافت گلی و ۲ ایستگاه بافت ماسه¬ای داشت. در بین گونههای جانوری ۲۴ گونه ماکروفون متعلق به ۴ ردهی شکم پایان، سختپوستان عالی (مالاکوستراکا)، پرتاران و دوکفهایها شناسایی شد که ۸ گونه غالب در تمام فصول حضور داشتند. گونههای Paphia galus و Cerithidea cingulata به ترتیب از رده¬های دوکفهایها و شکم¬پایان بیشترین فراوانی داشتند. فاکتورهای فیزیکوشیمیایی با تنوع و تراکم ماکروفونها رابطهی مستقیمی نشان دادند. در مجموع نتایج نشان داد که تراکم، فراوانی و تنوع گونه¬ای ماکروبنتوزها در جنگل حرا مل گنزه دارای تغییرات فصلی و ناحیه¬ای است.
آسیه محمدیان، ابوالقاسم اسماعیلی فریدونی، عبدالعلی موحدی نیا، ابراهیم ذبیحی نیشابوری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
۱۷- آلفااتینیل استرادیول (EE۲) به عنوان یک ترکیب مختل کننده غدد درون ریز اثرات واضح بر عملکردهای حیاتی موجودات دارد. در این مطالعه، اثرات EE۲ در سطوح غلظتی غیرکشنده صفر (شاهد)، ۰۲/۰، ۲/۰، ۲، ۲۰ و ۲۰۰ میکروگرم بر لیتر آب بر عملکرد رشد و میزان بازماندگی میگوی زینتی ردچری (Neocaridina davidi) طی سه مرحله متوالی از تخم ریزی بررسی شد. نتایج نشان داد که غلظتهای ۰۲/۰، ۲/۰ و ۲ میکروگرم بر لیتر اثرات تحریک کننده بر رشد میگو دارند. وزن نهایی و درصد افزایش وزن بدن، طول نهایی و درصد افزایش طول بدن، نرخ رشد ویژه و متوسط نرخ رشد روزانه در این سطوح بالاتر از گروه کنترل و سایر سطوح بود. میزان رشد میگو با افزایش غلظت EE۲ در غلظت های ۲۰ و ۲۰۰ میکروگرم بر لیتر روند معکوس کاهشی نشان داد. وزن نهایی مولدین ماده در سه تخم¬ریزی متوالی متأثر از غلظت های EE۲ قرار گرفت. میزان بازماندگی میگوها روند معنادار کاهشی را با افزایش غلظت EE۲ نشان داد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد که EE۲ حتی در غلظت های کم منجر به اختلال رشد، نوسانات وزنی مولدین و تلفات در میگوی ردچری می شوند. وجود این ترکیبات می تواند عواقب زیان¬باری در این گونه مدل و احتمالاً سایر آبزیان در اکوسیستم های آبی ایجاد نماید.
محبوبه محمدی، غلام رضا شریفی سیرچی، مرتضی یوسف زادی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
بیوفولینگ دریایی یک پدیده مهم زیانآور در محیط دریا است و صنایع دریایی در سراسر جهان را با مشکلات جدی مواجه کرده است. امروزه مطالعات بسیاری در مورد رفع معضلات بیوفولینگ صورت گرفته که مهمترین آنها، شناسایی ترکیبات آنتیفولینگ طبیعی است. این مطالعه با هدف بررسی اثر غلظتهای مختلف عصارههای متانولی، اتیلاستاتی، انهگزانی و آبی گیاه دارویی حنا (Lawsonia inermis) روی مهار میکروجلبک Chaetoceros muelleri با سه تکرار در آزمایشگاه دانشگاه هرمزگان انجام گرفت. تعداد جلبکها به وسیله لام نئوبار پس از ۲۴ ساعت در زیر میکروسکوپ نوری شمارش شد. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزار SAS به صورت آزمایش کاملاً تصادفی انجام شد و مقایسه دادهها به وسیله آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال پنج درصد انجام گرفت. نتایج مربوط به تغییرات رشد نشان داد که با اعمال تیمارها، رشد این جلبک به میزان قابلتوجهی مهار شد. نتایج نشان داد که عصاره اتیلاستاتی، متانولی و آبی با غلظت ۱۰ میلیگرم بر میلیلیتر، عصاره آبی با غلظت۱۶۰ میلیگرم بر میلیلیتر به ترتیب بیشترین اثر مهارکنندگی بر زندهمانی ریزجلبک Chaetoceros muelleri را دارا بودند. به طور کلی نتایج نشان داد که با توجه به فعالیت آنتیفولینگی مناسب عصاره اتیلاستاتی گیاه حنا، استفاده از آن به عنوان جایگزین بالقوه در رنگهای آنتیفولینگ را میتوان پیشنهاد کرد.
راضیه محمدی، مرتضی یوسفزادی، دکتر رؤیا رضوی زاده، دکتر فاطمه نژادعلیمرادی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
یکی از روشهای کاهش مصرف کود شیمیایی بدون آسیب به تغذیه گیاه و افزایش جذب مواد مغذی در محصولات، استفاده از محرکهای زیستی است. عصارهی جلبک دریایی ازجمله محرکهای زیستی گیاهی است که به دلیل داشتن پتانسیل برای بهبود کارایی استفاده از مواد مغذی، مقاومت در برابر فاکتورهای تنشزا و کیفیت محصول در سیستمهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد. در این تحقیق اثر عصارهی آبی ماکروجلبک سبز (Ulva flexuosa) و قهوهای (Padina) در پنج سطح (رقتهای ۰، ۵، ۱۰، ۲۰ و ۴۰ درصد) و همچنین کود شیمیایی NPK در دو سطح (غلظت ۰ و ۶۲۵/۰ میلیگرم بر میلیلیتر) بر رشد گیاه ریحان به مدت ۴۵ روز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اثر عصاره جلبک قهوهای بر جوانهزنی چشمگیرتر بود؛ درحالیکه رقت ۵ درصد جلبک سبز باعث افزایش طول ریشه گیاه شد. تیمار با هر دو عصاره ماکروجلبکی موجب بهبود پارامترهای بیوشیمیایی گردید. بیشترین اثر معنیدار عصاره جلبک قهوهای بر میزان کلروفیل، کاروتنوئید و آنتوسیانین در رقت ۲۰ درصد و بیشترین اثر معنیدار آن بر میزان فلاونوئید، فنل کل و قدرت احیاکنندگی در رقت ۱۰ درصد مشاهده شد.
دکتر محسن محمدی گلنگش، خانم زهرا بزرگ پناه خراط، دکتر محمد نعیمی جوبنی، دکتر محمد فروهر واجارگاه،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
در این تحقیق، غلظت فلزات در آب و گیاهان آبزی آزولا Azolla filiculoides) ( و عدسک آبی Lemna minor ) ) در سه منطقهی ویژه در تالاب انزلی واقع در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری در تابستان ۱۳۹۷ انجام شد و غلظت فلزات در نمونههای آب و گیاهان توسط دستگاه پلاسمای جفت شده القائی سنجیده شدند. نتایج نشان داد که توالی میانگین غلظت کل فلزات در نمونه های آب بصورت Pb > Cd Cu > Zn > Cr > Hg > > Co > Fe > Mn > Ba > Ni > V > As > Ag > Ti میباشد. بیشترین تجمع زیستی در هر دو گیاه، متعلق بهMn ، Fe و Ba و کمترین تجمع غلظت مربوط به Cd و Ag بود. نتایج BCF برای هر دو گیاه برای تمامی فلزات بیشتر از ۱۰۰۰ بدست آمد که هر دو گیاه را به عنوان انباشتگرهای قوی برای فلزات سنگین در منطقه معرفی میکند. اگر چه از پتانسیل انباشتگری این گونهها میتوان با ملاحظات زیستمحیطی برای کاهش آلاینده ها در انواع پسابها استفاده کرد اما حضور این گونهها در زنجیره غذایی تالاب میتواند با ایجاد بزرگنمایی زیستی، تهدیدی جدی برای گونه های مصرف کننده باشد