۸ نتیجه برای مرتضوی
کیوان اجلالی، رضوان موسوی ندوشن، علی ماشینچیان، سید محمدرضا فاطمی، محمدصدیق مرتضوی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده
فلزات سنگین جزو آلودگی های پایدار محسوب می شوند که در بدن موجودات تجمع و تغلیظ می یابند. مقایسه مکانی غلظت سرب در سه گروه از ماکروبنتوزها شامل شکم پایان، دو کفه ای ها و خرچنگ ها و نیز در رسوبات در اسفند سال ۹۱ با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. میانگین غلظت سرب رسوب در خور گورسوزان با مقدار ۳۵۹/۰ بیشترین و در پشت شهر با مقدار µg/g ۲۱۶ /۰ دارای کمترین غلظت بود. در خرچنگ ها غلظت سرب در خور گور سوزان با µg/g ۴۷/۰ و در پشت شهر با مقدار
µg/g ۲۷/۰ در دوکفه ایها در اسکله باهنر با µg/g ۳/۰، خور گورسوزان با µg/g ۰۱/۰ و در شکم پایان نیز در اسکله با هنر با مقدار µg/g ۱۵/۰ و در خور گورسوزان با µg/g ۰۳۹/۰ به ترتیب دارای بیشترین و کمترین غلظت سرب می باشند. مقایسه غلظت سرب در گروههای سه گانه ماکروبنتوز نشان داد که خرچنگ ها > دوکفه ایها > شکم پایان دارای غلظت سرب در بدن خود هستند. همبستگی معنی دار بین غلظت سرب در رسوبات و خرچنگ ها و عدم این همبستگی بین رسوبات با شکم پایان و دوکفهایها نشان داد که خرچنگ ها می توانند سرب موجود در بدن خود را به طور مستقیم از رسوبات دریافت نموده در صورتیکه نرمتنان این فلز را از سایر منابع سرب مثلاً سرب موجود در آب دریافت می کنند.
فتانه طالعی بجاربنه، نرگس امراللهی بیوکی، محمد صدیق مرتضوی، ،
دوره ۵، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۴ )
چکیده
آلودگی محیط زیست به وسیله فلزات سنگین یکی از مشکلات اساسی زیست محیطی محسوب میگردد. حذف زیستی، تکنولوژی نوینی است که بیومس مرده و یا زنده را برای حذف فلزات سنگین به کار میگیرد. در این مطالعه، ریزجلبک (سیانوباکتری) Spirulina platensis به عنوان جاذب در حذف مس از محلولهای آبی مورد استفاده قرار گرفت. هدف از تحقیق حاضر، مطالعه امکان یا عدم امکان حذف فلز سنگین مس توسط سیانوباکتری S. platensis تحت شرایط محیطی مختلف است. حذف مس توسط زیست توده، تحت شرایط مختلف شامل غلظتهای مختلف مس ( ۱۰، ۵۰، ۱۰۰ ، ۲۰۰ mg/L) ) pH۳، ۴، ۵، ۶)، زمان تماس (۳۰، ۶۰، ۱۲۰ ،۳۶۰ دقیقه) و غلظت زیست توده غیر زنده ( ۵/۰، ۱، ۵/۱ ، ۲g/L) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت برای افزایش کارایی سیانوباکتری به کمک روش تاگوچی شرایط بهینه جذب مشخص گردید. در فرآیند بهینهسازی جذب، بهترین میزان هر یک از پارامترها به ترتیب: pH برابر ۵، میزان وزنی جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس برابر g/L ۵/۰، غلظت فلز mg/L۲۰۰ و مدت زمان ۱۲۰ دقیقه بود. نتایج به دست آمده نشان داد که زیست توده S. Platensis برای توسعه جاذبهای اقتصادی و کارآمد جهت حذف فلزات سنگین از محیط آبی مناسب است.
محسن گذری، نیما بهادر، امیر رضا جاسبی، محمد صدیق مرتضوی، ابراهیم افتخار،
دوره ۷، شماره ۴ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
غربالگری باکتریهای مولد ترکیبات زیست فعال نخستین گام در برنامه اکتشاف دارو از این منابع میباشد. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به اکتینوباکتری¬های مولد ترکیبات سیتوتوکسیک و آنتیاکسیدان از رسوبات خلیجفارس و ارائه فرایندی برای جداسازی انتخابی اکتینوباکتری¬های دریایی با بهکارگیری ترکیبی از هفت تیمار و شش محیط کشت بود. در کل ۳۹۶ جدایه اکتینوباکتری از ۱۲ نمونه رسوب جداسازی شد. تیمار حرارت دادن و محیط کشت ۶M به ترتیب با جداسازی ۵۹/۳۴% و ۸۲/۳۲% از جدایه¬های اکتینوباکتری بالاترین عملکرد را نشان دادند. نتایج شناسایی اولیه، حضور غالب جدایههای شبیه به Streptomyces را در تمام ایستگاه¬های موردبررسی نشان داد. بررسی الگوی پراکنش جدایه¬های Streptomyces فراوانی وابسته به عمق آنها را در رسوبات تأیید نمود. الگوی فعالیت آنتیاکسیدانی نشان داد ۴۵/۲۷% از متابولیت¬های استخراجشده در غلظت g/mlµ۱۲۵۰ قادر به مهار ۹۰% رادیکالهای آزاد DPPH بودند. میزان IC۵۰ این متابولیت¬ها در محدودهg/ml µ ۴۱۱ تا ۶۷۰ متغیر بود. الگوی فعالیت سیتوتوکسیک نشان داد۹۰/۵۴% از جدایهها دارای ≥ LC۵۰ µg/ml۱۰۰۰ در مقابل لارو آرتمیا بودند. میزان LC۵۰ متابولیت¬های تولید شده توسط ۱۲ جدایه برتر در محدوده g/mlµ ۳/۲۳۶ تا ۲/۵۶۵ متغیر بود. نتایج بهدستآمده حضور گسترده اکتینوباکتری¬های مولد ترکیبات آنتیاکسیدان و سیتوتوکسیک در رسوبات خلیجفارس را تأیید نمود. همچنین جدایه¬های برتر می¬توانند بهعنوان گزینه¬های مناسبی جهت ادامه مطالعات اکتشاف ترکیبات طبیعی مطرح گردند.
مهسا کتانی، محمد صدیق مرتضوی، لعبت تقوی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
جلبکهای شناور میکروسکوپی یا فیتوپلانکتونها، منبع اصلی تأمینکننده مواد آلی زنجیره های غذایی در اکوسیستم های آب شیرین به شمار می روند. بررسی پراکنش جمعیت آنها و آگاهی از روابط بین عوامل محیطی و جامعه فیتوپلانکتونی می تواند در بهبود کیفیت آب و تصمیم گیریهای مدیریتی مؤثر واقع شود. هدف از تحقیق حاضر، استفاده از روش تحلیل کاهشی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به عنوان یک رویکرد یکپارچه جهت شناسایی عوامل محیطی تاثیرگذار بر جامعه فیتوپلانکتون¬ها در دریاچه سد شمیل است. در طول مدت مطالعه چهار شاخه از جوامع فیتوپلانکتونی شامل Bacillariophyta، Chlorophyta، Cyanophyta و Pyrrophyta شناسایی گردید. Bacillariophyta غالبترین جامعه فیتوپلانکتونی در طول مدت مطالعه بود. فراوانی فیتوپلانکتون¬ها به طور متوسط ۱۰۶ ×۲/۱ سلول بر لیتر، با دامنه ۱۰۳×۸/۱ تا ۱۰۶×۹/۲ سلول بر لیتر بود. میانگین شاخص تنوع و یکنواختی، به ترتیب ۷۸/۰ و ۵۱/۰ بود که بیانگر تنوع پایین فیتوپلانکتون¬ها در دریاچه سد شمیل است. نتایج حاصل از تحلیل کاهشی و همبستگی پیرسون نشان داد که دمای آب، کل مواد جامد محلول، pH و نوترینت¬ها (نیترات، آمونیوم و فسفات) مهمترین فاکتورهای مؤثر بر تغییرات فیتوپلانکتون¬ها در طول مدت مطالعه در دریاچه سد شمیل بودند.
پریسا نوروزی فرد، ثمر مرتضوی، صدیقه اسد، نسرین حسن زاده،
دوره ۹، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
رسوبات جزئی جدایی ناپذیر در یکپارچگی عملکرد اکولوژیکی بوم سازگان آبی به شمار می روند. در پژوهش حاضر، رسوبات هفت ایستگاه در سواحل استان هرمزگان در فروردین ماه سال ۱۳۹۶ مورد مطالعه قرار گرفت و آلودگی ناشی از عناصر سمی با استفاده از شاخص های مختلف بررسی شد. نمونه ها با ترکیب اسیدنیتریک و پرکلریک هضم شدند و سپس غلظت عناصر مس، سرب، روی، کادمیوم، نیکل و کروم با دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بیشترین غلظت مربوط به عنصر روی و کمترین مربوط به کادمیوم میباشد. نتایج حاصل از شاخص های ERM-Q و TEL-Q بیانگر پتانسیل کم تا متوسط عناصر برای ایجاد اثرات بیولوژیکی ناسازگار بوده که با نتایج شاخص های PERI و Eir مطابقت دارد. شاخص Igeo در رابطه با عنصر نیکل، در ایستگاه¬های دوم، سوم و چهارم وضعیت نسبتاً آلوده را نشان داد، ولی در سایر ایستگاه ها و عناصر، نشان دهنده وضعیت غیر آلوده است که بهطورکلی با نتایج شاخص Cd مطابقت دارد. شاخص PLI بیانگر غیر آلوده بودن منطقه و مؤیدی بر نتایج شاخص های دیگر است. در نهایت می توان گفت نتایج شاخصهای مختلف با مؤلفهها و حساسیتهای متفاوت، حاکی از وضعیت خطر اکولوژیکی کم و پتانسیل کم تا متوسط در ایجاد اثرات بیولوژیکی برای زیستمندان خلیج فارس است که با کمتر بودن میانگین غلظت ها از حد بیشینه استانداردهای کیفی رسوبات همخوانی دارد.
زهره غلامی، محمد صدیق مرتضوی، عبدالرضا کرباسی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه بین عوامل محیطی، ساختار و فراوانی جوامع فیتوپلانکتونی است. نمونههای آب در زمستان ۱۳۹۴ و تابستان ۱۳۹۵ از ۱۱ ایستگاه در آبهای ساحلی استان هرمزگان در خلیجفارس و دریای عمان جمعآوری شد. فاکتورهای محیطی متعددی شامل دمای آب، شوری، اکسیژن محلول، فسفات، نیتریت، نیترات، سیلیکات و همچنین پارامترهای زیستی نظیر کلروفیل a و جوامع پلانکتونی در نمونهبرداری مورد توجه قرار گرفت. نتایج نشان داد حداکثر تراکم فیتوپلانکتون در فصل تابستان با ۱۰۶ ×۱,۲۵ سلول بر لیتر و حداقل آن با تراکم ۱۰۵×۲.۰۱ سلول بر لیتر مربوط به فصل زمستان بود. بر اساس نتایج ۴۶ جنس متعلق به ۵ شاخه فیتوپلانکتونی ثبت گردید. از مجموع فیتوپلانکتونهای شناساییشده شاخههای باسیلوروفیسه و دینوفیسه بیشترین فراوانی را داشتند. نتایج مطالعه حاضر آشکار ساخت دمای آب، شوری، نیترات، فسفات و کلروفیل a مهمترین فاکتورهای مؤثر بر توزیع فیتوپلانکتونها در آبهای ساحلی خلیجفارس و دریای عمان است.
ثمر مرتضوی، مسعود حاتمی منش،
دوره ۹، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین غلظت و ارزیابی خطر سلامتی فلزات سرب، کروم، مس و روی در بافت عضله ماهی کپور معمولی (Cyprinus.carpio) و آمور (Ctenopharyngodon idella) در رودخانه بشار است. جهت بررسی غلظت فلزات در ماهیان و ارزیابی خطر بهداشتی مصرف آنها، ۶۰ نمونه ماهی از رودخانه برداشت شد. پس از هضم اسیدی نمونه¬ها، غلظت فلزات با دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. برای ارزیابی خطر مصرف ماهیان رودخانه از شاخص حداکثر میزان مجاز مصرف روزانه، شاخص آلودگی فلزات (MPI)، ارزیابی خطر بهداشتی (HQ) و خطرپذیری کل (HI) فلزات استفاده شد. میانگین کلی غلظت فلزات کروم، سرب، روی و مس در ماهی کپور معمولی و آمور به ترتیب برابر (۱۵/۱، ۱۵/۵، ۴۷/۲۵ و ۵۴/۱۷) و (۱۶/۲، ۷۴/۶، ۷۰/۱۴ و ۶۱/۱۰) میلی¬گرم بر کیلوگرم بود. میزان شاخص آلودگی فلزات و حداکثر میزان مجاز مصرف روزانه (CRlim) نشان داد آلودگی و خطر بهداشتی مصرف کپور معمولی به مراتب بیشتر از ماهی آمور می¬باشد. میزان شاخص (HQ) برای هر دو ماهی کپور معمولی و آمور به ترتیب برابر ۳۴۸/۰ و ۲۴۴/۰ و همچنین مقدار (HI) هر دو گونه ماهی نیز کمتر از یک به دست آمد. بر این اساس، ادامه روند ورود آلاینده¬های مختلف از فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی می¬تواند ضمن تجمع عناصر سنگین در زنجیره غذایی این بوم¬سازگان، سبب تهدید جدی برای سلامتی موجودات زنده و مصرفکنندگان آنها گردد.
دکتر Siamak Behzadi، دکتر علی سالارپوری، دکتر هادی کوهکن، دکتر محمدصدیق مرتضوی، محقق غلامعلی اکبرزاده چماچائی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
استفاده از زیستگاه مصنوعی یکی از راههای بازسازی ذخایر آبزیان است، اطلاع از وضعیت مواد جامد معلق کل و نرخ رسوبگذاری از متغیرهای مهم در بهگزینی مکانی این زیستگاهها است. در این مطالعه با هدف تعیین نواحی مناسب، در شش نقطه با پوشش دو سمت دماغه جاسک در دو فصل تابستان و زمستان (سال ۱۴۰۲) نمونهبرداری انجام شد. نتایج نشان میدهد ایستگاه نزدیک شهر جاسک در بخش شرقی در زمستان با مقدار (۰/۸±) ۱۰/۹۸ (گرم/مترمربع/ روز)، کمینه مقادیر اندازهگیری بوده است. در حالی که وضعیت بیشینه در بخش میانی غرب دماغه جاسک در تابستان با مقدار (۰/۹۲±) ۱۷/۳۴ گرم در هر مترمربع در روز، برآورد شد. بهشکل کلی بخش شرق منطقه مورد مطالعه دارای نرخ رسوبگذاری کمتری نسبت به بخش غربی بود؛ مقدار نرخ رسوبگذاری کل برای این دو بخش به ترتیب (۱/۰۲±) ۱۲/۴۴ و (۰/۸۱±) ۱۵/۷۷ (گرم/مترمربع/ روز)، محاسبه شد. با این که هیچ عدد ثابتی، از مطالعه نرخ رسوبگذاری و مواد جامد معلق کل برای شناسایی بهترین ناحیه جهت استقرار سازهها در منطقه مورد مطالعه جاسک حاصل نشد، اما با تکیه بر دامنه بهینه متغیرهای اندازاهگیری میتوان برخی از ایستگاهها را پیشنهاد داد. ایستگاه دوم (ناحیه میانی بخش غربی)، ایستگاه چهارم (ناحیه مجاور شهر بندرجاسک در بخش شرق) و ایستگاه ششم (شرقیترین ناحیه دماغه جاسک) را میتوان بهعنوان نواحی بهینه استقرار سازهها معرفی نمود. چنین مطالعاتی میتواند نقش موثری در ابعاد مختلف مدیریت نواحی ساحلی ارگانهای دریایی داشته باشد، بهنحوی که توسعه احتمالی منطقه در کنار توجه به مسائل بازسازی ذخایر آبزیان را امتداد میدهد.