۱۰ نتیجه برای سرب
کبری جلالی، بهروز ابطحی، کیواندخت سمیعی، محمد رضا سرافرازی اردکانی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
این مطالعه به منظور اندازه گیری غلظت فلز سرب در بافتهای کبد و عضله ماهی زمین کن دم نواری Platycephalus indicus صید شده از دو خور بیحد و جعفری (منطقه خور موسی، شمال غرب خلیج فارس) و بررسی تأثیر اندازه (طول کل) و جنسیت ماهی بر میزان تجمع فلز سرب در بافتهای ماهی در تابستان ۱۳۸۹ صورت گرفت. میزان غلظت فلز سرب در رسوبات منطقه نیز اندازهگیری شد. بدین منظور از هر خور ۳۰ عدد ماهی و ۹ نمونه رسوب جمع آوری گردید. نمونهها در آزمایشگاه مطابق دستورالعمل MOOPAM، ۱۹۹۹ هضم و غلظت فلز سرب (بر حسب میکروگرم برگرم وزن خشک) با دستگاه ICP-OES مورد سنجش قرار گرفت. نتایج رگرسیون ارتباط منفی بین غلظت سرب در بافت کبد و طول کل را نشان داد که میتواند به علت کاهش سرعت جذب نسبت به سرعت دفع در طول رشد ماهی باشد. اختلاف معنی داری بین دو جنس نر و ماده از لحاظ غلظت سرب در بافت کبد مشاهده نشد (۰۵/۰p >) که بیانگر بی تاثیر بودن جنسیت در تجمع سرب است. بین دو منطقه مورد مطالعه از لحاظ غلظت سرب در کبد و رسوبات اختلاف معنی داری دیده شد. میانگین غلظت سرب در بافت عضله و رسوب در مقایسه با استانداردهای بین المللی FAO ، WHO و ISQG کمتر بود.
زهرا درویش نیا، علیرضا ریاحی بختیاری، احسان کامرانی، میر مسعود سجادی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی غلظت فلزات روی، آهن و سرب در بافت اسکلتی مرجانهای خانواده Faviidae و رسوبات پیرامون آنها در ایستگاه های پارک زیتون، جزایر ناز و منطقه شیب دراز جنوب جزیره قشم انجام شد. آنالیز فلزات در نمونه های مرجانی و رسوبات هضم شده با استفاده از دستگاه جذب اتمی کوره ای گرافیتی جهت سنجش سطوح سرب و دستگاه جذب اتمی شعله جهت سنجش سطوح روی و آهن انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که از لحاظ غلظت عنصر سرب و روی در بافت اسکلتی مرجانهای خانواده Faviidae بین ایستگاه های پارک زیتون، جزایر ناز و منطقه شیب دراز جنوب جزیره قشم اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (۰۱/۰>P). از لحاظ غلظت عنصر آهن در بافت اسکلتی مرجان خانواده Faviidae بین ایستگاههای پارک زیتون، جزایر ناز و منطقه شیب دراز جنوب جزیره قشم اختلاف معنی دار آماری وجود ندارد (۰۱/۰
P و ۰۵/۰>P). لذا با توجه به اهمیت زیاد اکوسیستم مرجانی جنوب جزیره قشم و نتایج حاصل از این تحقیق مرجانها میتوانند به عنوان موجودات پایشگر زیستی توصیه شوند.
آرش شکوری، مختار عموئی موشنگاهی، جواد قاسمزاده،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
در این تحقیق ساختار سن و رشد ماهی سرماری قهوهای (Channa gachua) در رودخانه سرباز واقع در جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد ۴۵۱ نمونه به صورت ماهانه از خرداد ۱۳۹۲ تا اردیبهشت ۱۳۹۳ (به جز ماه مرداد)، صید و مورد زیست سنجی قرار گرفت. دامنه طولی از ۱۳ تا ۱۵۳ میلیمتر و دامنه وزنی آنها بین ۰۴/ ۰ تا ۴۹/ ۴۹ گرم متغیر بود. نسبت جنسی نر به ماده معادل ۲۳/ ۱: ۱ محاسبه شد. رابطه طول و وزن برای جنس نر (۹۹/۰ =۲r)۱۱/۳TL ۰۰۸۹/۰ W=، برای جنس ماده (۹۹/۰ =۲r)۱۶/۳TL ۰۰۷۹/۰W= و برای ترکیب دو جنس (۹۹/۰ =۲r)۰۴/۳TL ۰۱۰۳/۰W= به دست آمد که نشان دهنده رشد آلومتریک مثبت برای هر دو جنس بود. سن نمونهها از +۰ تا +۶ سال متغیر بود و گروه سنی +۳ ساله بیشترین فراوانی را داشت. معادله رشد برتالانفی برای جنس نر) ] ۶۲/۳ (t +۱۶/۰exp --۱] ۷۸/۲۱L t =، برای جنس ماده ) ] ۳۲/۰ (t +۱۳/۰exp --۱] ۴۰/۲۵L t = و برای ترکیب دو جنس ) ] ۷۲/۳ (t +۱۲/۰exp --۱ ] ۴۴/۲۶L t = به دست آمد. بالاترین مقدار فاکتور وضعیت نیز برای هر دو جنس نر و ماده در ماههای آذر و فروردین مشاهده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که فاکتورهای زیستی نظیر رشد و نسبت جنسی در ماهی سرماری قهوهای نسبت به گونههای مختلف در نقاط دیگر تفاوت قابل توجهی دارند.
عیسی سلگی، شکوفه یعقوبی فر،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
فلزات سنگین زیست تخریب ناپذیر هستند و تمایل به انباشت در بافت¬های موجودات زنده مانند ماهی دارند. بنابراین، با توجه به خطرات گوناگون بهداشتی و مزایای تغذیه¬ای در ارتباط با مصرف ماهی، ارزیابی فلزات سنگین در بافت¬های ماهی حائز اهمیت است. هدف از پژوهش پیش¬رو سنجش و ارزیابی غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در عضله ماهی کفال پوزه باریک (Liza saliens) در تالاب بین-المللی گمیشان بود. در این بررسی، در مجموع ۲۳ نمونه ماهی کفال پوزه باریک از ۹ ایستگاه در مکان-های گوناگون جمع¬آوری شد. نمونه¬های عضله با روش هضم اسیدی (اسید نیتریک و پرکلریدریک) برای واکاوی توسط دستگاه جذب اتمی به روش کوره گرافیتی (GFAAS) آماده¬سازی شدند. میانگین غلظت کادمیوم و سرب در عضله کفال به ترتیب ۸۲/۳۵±۲۶/۱۶۳ و ۶۲/۸± ۴۶/۱۲( میکروگرم بر کیلوگرم وزن خشک) به دست آمد. همچنین همبستگی معنی¬داری بین غلظت فلزات و وزن ماهی مشاهده نشد. بیشترین میزان غلظت این فلزات در ایستگاههای غرب و مرکز تالاب تشخیص داده شد که به نظر میرسد ناشی از انتقال آلاینده¬ها از آب دریای خزر به این تالاب باشد. غلظت سرب و کادمیوم در عضله این ماهی در مقایسه با استانداردهای پیشنهاد شده توسط WHO، FAO، UK (MAFF) و NHMRC پایین¬تر بود از این رو به نظر می رسد که مصرف ماهی کفال پوزه باریک خطری برای سلامتی انسان ندارد.
صادق صمصام پور، اسما گلمرادی زاده، داود صمصام پور، عبدالواحد رحمانی، احسان کامرانی، میرمسعود سجادی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی غلظت عنصر سرب در بافت کبد ماهی زمین کن Platycephalus indicus طی دو فصل زمستان و تابستان در مناطق میناب، قشم و بندر خمیر صورت گرفته است. غلظت عنصر سرب در کبد ماهی زمین کن در فصول متفاوت بین مناطق مختلف اختلاف معنی دار نشان داد (۰۵/۰P<). غلظت عنصر سرب در این ماهی بین جنس های نر و ماده در مناطق نمونه برداری اختلاف معنی داری نشان نداد (۰۵/۰P>). با توجه به نتایج می توان گفت که آلودگی های ناشی از فعالیت های نفتی، صنعتی و شهری در مناطق مختلف خلیج فارس طی فصول متفاوت بر روند تجمع عنصر سرب در ماهی زمین کن دم نواری موثر می باشد.
مرضیه رئیسی، حمید رضا پورخباز، مهدی بنایی، علیرضا پورخباز، خانم سعیده جوانمردی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
پریمیکاب، آفتکش کارباماته، بیتورین، آفتکش زیستی و فلز سرب به عنوان متداولترین آلایندههای محیطی طبقهبندی میشوند که ممکن است اثرات مختلفی بر یکدیگر و بر ارگانیسمهای آبزی داشته باشند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات سینرژیک و آنتاگونیستی آفتکشهای پریمیکارب و بی-تورین بر تجمع زیستی سرب در حلزون آب شیرین (Lymnaea truncatula) است. حلزونها در قالب یک طرح کاملاً تصادفی در معرض غلظتهای مختلف تحت کشنده پریمیکارب (۰/۰، ۵/۰ و ۱ میلیگرم در لیتر) و بیتورین (۰/۰، ۵/۰ و ۱ میلی¬لیتر در لیتر) به تنهایی و توأم با سرب (۰/۰ ، ۱/۰ و ۲/۰ میلی-گرم در لیتر) به مدت ۸ روز قرار گرفتند. با افزایش غلظت پریمیکارب از ۵/۰ به ۱ میلی¬گرم در لیتر تجمع سرب در بافت حلزون¬ها افزایش یافت اما با افزایش غلظت بی¬تورین از ۵/۰ به ۱ میلی¬لیتر در لیتر تجمع سرب در بافت حلزون¬ها نسبت به حلزون¬های قرارگرفته در معرض سرب به تنهایی افزایش معنی-داری را نشان نداند. نتایج این مطالعه نشان می¬دهد که اثرات سینرژیک پریمیکارب بر تجمع زیستی سرب در بافت حلزون، به شدت غلظت این آفتکش در آب بستگی دارد اما آفتکش زیستی بی¬تورین در غلظت بالای سرب اثر سینرژیک بر تجمع زیستی سرب دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان میدهد که حلزون (Lymnaea truncatula) می¬تواند به عنوان شاخص زیستی مفیدی برای ارزیابی و پایش محیطزیست به خصوص اکوسیستمهای آبی آلوده به فلزات سنگین و آفتکشها مورد استفاده قرار گیرد.
مهدیه حسنی، حسین رحمانی، خسرو جانی خلیلی، داریوش مقدس،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی روند انتقال فلزات سنگین (کادمیوم و سرب) از آب به بی¬مهرگان کفزی و ماهی خیاطه (A. eichwaldii) در فصول بهار و پاییز در ۵ ایستگاه در رودخانه تجن استان مازندران انجام شد. میزان فلزات سنگین سرب و کادمیوم در نمونههای آب، بیمهرگان کفزی و بافتهای عضله و کبد ماهی خیاطه توسط دستگاه ICP-OES قرائت شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین غلظت این فلزات در فصول و ایستگاه های مختلف در آب و بی مهرگان کفزی دیده نشد (p>۰,۰۵). در بی مهرگان کفزی میانگین غلظت فلز سرب در فصول بهار و پاییز به ترتیب ۳۸۱/۵۸±۸۱۵/۶۴ و ۴۸/۷۱±۷۴/۶۷ و فلز کادمیوم ۳۲/۳±۲۴۹/۵ و ۵۳/۴±۱۴۸/۷ میکروگرم بر گرم وزن خشک بود. بیشترین و کمترین میزان فلز سرب در بافت عضله ماهی ۰۴/۲ و ۴۷۱/۰ میکروگرم بر گرم وزن خشک بوده که در ایستگاه اول دارای اختلاف معنی¬داری با ایستگاه پنجم بود .(p<۰.۰۵) بیشترین و کمترین غلظت فلز کادمیوم در عضله ماهی به ترتیب ۰۰۶/۰ و ۰۰۲/۰ میکروگرم بر گرم وزن خشک به دست آمد .(p<۰.۰۵) در مطالعه حاضر، میزان انباشتگی فلزات سنگین سرب و کادمیوم در بی¬مهرگان کفزی بیشتر از عضله ماهی خیاطه است (p<۰.۰۵). روند انتقال فلزات سنگین در طول زنجیره غذایی مشخص گردید که تجمع فلزات سنگین با افزایش سطح غذایی روند معکوسی نشان می¬دهند و میزان فلزات سنگین در بی¬مهرگان کفزی بیشتر از بافت¬های مورد بررسی ماهی خیاطه بوده است.
زهرا کناری زاده، محمد رضا طاهری زاده، نرگس امراللهی بیوکی، احمد نوری،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی غلظت کشندگی کادمیوم و سرب بر گونه Artemia franciscana در شرایط آزمایشگاهی انجام شده است. لاروهای آرتمیا از میکروجلبکهای Isochrysis galbana و oculata Nannochloropsis جداگانه به مدت هفت روز تغذیه شدند. از میان فلزات سنگین، کادمیوم و سرب، شاخص آلودگی نفتی و فعالیتهای صنعتی در اکوسیستم دریایی هستند، لذا نوع پاسخ این موجود به آلایندهها از جمله سرب و کادمیوم با توجه به آلودگی روز افزون آن، اهمیت بسیاری دارد. در این تحقیق آرتمیا در معرض ۱۰ غلظت مختلف از (۱۲۰ تا ۲۳۰ میلیگرم در لیتر و یک گروه شاهد) کادمیوم و سرب قرار گرفت که میزان LC۵۰ ۲۴ ساعته برای آرتمیای تغذیه شده با میکروجلبکهای Isochrysis galbana و oculata Nannochloropsis در مجاورت فلز کادمیوم به ترتیب برابر با ۱۷۰ میلیگرم در لیتر و ۱۸۹ میلیگرم در لیتر و برای فلز سرب در آرتمیای تغذیه شده با هردو نوع میکروجلبک برابر با ۱۸۰میلیگرم در لیتر به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که سمیت کادمیوم در آرتمیای تغذیه شده با میکرو جلبک I. galbana نسبت به سرب بیشتر بوده ولی سمیت سرب در آرتمیای تغذیه شده با میکروجلبک oculata N. نسبت به کادمیوم بیشتر می¬باشد.
فخریه امیدی، حجت الله جعفریان، رحمان پاتیمار، محمد هرسیج، حامد پاک نژاد،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
تحقیق حاضر، جهت مهیا کردن اطلاعات پایه ای از آسیب های فیزیولوژیکی (شاخص های بیوشیمیایی سرم) گاوماهی لکه دار در شرایط آزمایشگاهی و محیطی آلودگی سرب و در نهایت طراحی بیومارکرهای بیوشیمیایی سرم، جهت ردیابی آلودگی سرب در خلیج گرگان در تابستان ۱۳۹۷ انجام شد. در هردو شرایط، تأثیر آلودگی سرب روی پارامترهای بیوشیمیایی سرم گاوماهی لکه دار مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر سنجش پارامترهای بیوشیمیایی سرم، غلظتهای سرب در آب، رسوب و بافت کبد نمونههای ماهی نیز، آنالیز گردید. طبق نتایج، پارامترهای گلوگز، کورتیزول و ALT، یک همبستگی مثبت و معنیداری و پارامترهای پروتئین کل و ایمنوگلوبین M یک همبستگی منفی و معنی داری با آلودگی سرب کبد گاوماهیان در شرایط آزمایشگاهی نشان داد (۰۵/۰ P<). در شرایط محیطی، آنزیم ALT یک همبستگی مثبت و معنی دار و مقادیر پروتئین کل و گلوکز خون یک همبستگی منفی و معنی داری با آلودگی سرب کبد گاوماهیان نشان داد (۰۵/۰ P<). در نهایت پارامترهای پروتئین کل و ALT به دلیل همبستگی یکسان با سرب تجمع یافته در کبد در هر دو شرایط، به عنوان مؤثرترین و کارآمدترین بیومارکرهای بیوشیمیایی آلودگی سرب در گاوماهی لکه دار معرفی گردید.
ندا اسلامی، ابوالفضل بایرامی، احسان اسدی شریف، شیما رحیمپوران،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
ارزیابی کیفی با استفاده از جمعیت ماکروبنتوزها یکی از روش های مناسب جهت تعیین سلامت رودخانه هاست. در این مطالعه تنوع و فراوانی ماکروبنتوزهای رودخانه بالیقلو از تابستان ۱۳۹۹ تا بهار۱۴۰۰ بررسی شد. نمونه برداری با استفاده از نمونه بردار سوربر انجام شد. فاکتورهای فیزیکو شیمیایی آب شامل دما، DO, pH, BOD و همچنین فلزات سنگین شامل کادمیوم و سرب اندازه گیری شد. شاخص های تنوع از قبیل شانون -وینر و همچنین شاخص های زیستی EPT،HFBI و BMWP نیز محاسبه شدند. تعداد ۸۳۲۸ ماکروبنتوز از راسته های Diptera، Ephemeroptera و Isopoda شناسایی شدند. بیشترین درصد فراوانی گروه های غالب در طول نمونه برداری از خانواده Caenidae ، Chironomidae و Simuliidae بود. تجمع فلزات سنگین در دو رده نشان میدهد که تجمع فلزات کادمیوم و سرب در رده Clitellata (زیر رده Hirudinea) بیشتر از رده Insecta (خانواده Caenidae) می باشد. نتایج حاصل از آنالیز تطبیقی متعارف (CCA) نشان میدهد پراکنش اکثر خانواده های ماکروبنتوزی تحت تاثیر پارامتر DO میباشد. براساس شاخص HFBI کیفیت آب از بالادست به سمت پایین دست در همه فصول کاهش داشته است و ایستگاه پنجم، به دلیل فعالیت های انسانی، عبور احشام و خروجی مزرعه پرورش ماهی در مقایسه با سایر ایستگاه ها آلوده تر است.