جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای پروتئین

بی‌تا کلوانی نیتلی، محمدرضا کلباسی، باقر مجازی امیری، احمد نوری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

تخم‌های بسیاری از ماهیان آب شیرین بعد از فعال‌سازی و تماس با آب حالت چسبنده پیدا می‌کنند که علت آن وجود مولکول‌های گلیکوپروتئینی در بخش خارجی آنهاست. در تاسماهیان چهارمین لایه تخم (jelly coat) بعد تماس با آب ترشح شده و موجب بروز چسبندگی می‌شود. در ماهیان استخوانی این امر توسط لایه زونارادیاتای خارجی صورت می‌گیرد. چسبندگی تخم‌ها در تخم‌ریزی طبیعی یا شرایط کنترل شده بر بسترهای مخصوص دارای اهمیت است، چرا که به مولدین فرصت استقرار تخم-ها در مکان‌هایی با مناسب‌ترین شرایط محیطی را داده و از جابجایی تخم‌ها توسط آب جلوگیری می کند. همچنین تخم‌ها می‌توانند توسط والدین محافظت شوند که حاصل آن افزایش بقای تخم‌هاست. اما چسبندگی تخم‌ها تحت شرایط تفریخگاهی مطلوب نبوده و انباشتگی تخم‌های متصل بهم منجر به تلفات در اثر آنوکسی و رشد قارچ‌ها می‌شود. بنابراین یکی از مراحل تکثیر مصنوعی این قبیل ماهیان رفع چسبندگی تخم‌ها پیش از انکوباسیون می‌باشد. روش‌های رفع چسبندگی را می‌توان به ۳ دسته فیزیکی، شیمیایی و آنزیمی تفکیک نمود. روش‌های فیزیکی شامل سایش تخم‌ها با موادی نظیر رس، پودر تالک و نشاسته می‌باشد. کاهش نرخ تفریخ و طولانی بودن پروسه از نکات منفی روش‌های فیزیکی می‌باشد. معمول‌ترین روش‌های شیمیایی استفاده از کاربامید، اسید‌تانیک، پودر شیر و سولفیت-سدیم می‌باشد. با توجه به ماهیت گلیکوپروتئینی لایه چسبنده، کاربرد آنزیم‌های پروتئاز برای رفع چسبندگی موثر بوده و منجر به نتایج بهتری از دیدگاه نرخ تفریخ و مدت زمان انجام کار می‌شود. برای انتخاب روش مناسب می‌بایست به میزان تفریخ یا نمو طبیعی جنینی، مدت زمان انجام کار و هزینه توجه داشت.
علی ارشدی، وحید یاوری، امین اوجی فرد، سید محمد موسوی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

در این پژوهش تأثیر چهار سطح نوکلئوتید (۰، ۲/۰، ۴/۰ و ۶/۰ درصد) جیره بر پروتئین کل پلاسما و برخی شاخص‎های ایمنی مولدین ماده میگوی سفیدغربی (Litopenaeus vannamei) در چهار تیمار آزمایشی (هر یک با سه تکرار) طی رسیدگی جنسی مورد بررسی قرار گرفت. پروتئین پلاسما به روش رنگ سنجی بیوره، تعداد کل هموسیت ها و شمارش تفریقی هموسیت ها در ابتدای دوره تغذیه ای، ۲۱ و ۳۰ روز پس از شروع تغذیه سنجش شد. طبق نتایج، نوکلئوتید جیره باعث افزایش ۳۵ درصدی تعداد کل هموسیت‌ها نسبت به گروه کنترل گردید (۰۵/۰ P<). در شمارش افتراقی، نوکلئوتید جیره باعث افزایش معنی دار درصد سلول‌های گرانولوسیت و کاهش معنی‌دار درصد سلول‌های هیالینه و نیمه گرانولوسیت در مقایسه با گروه کنترل گردید (۰۵/۰ P<). بیشترین و کمترین تعداد کل هموسیت‌ها به ترتیب در تیمار ۶/۰ درصد نوکلئوتید و گروه کنترل ثبت گردید. همچنین، پروتئین پلاسما در تمام تیمارها در روز ۲۱ و ۳۰ با هم اختلاف معنی‌داری داشتند که مقدار آن در تیمار ۴/۰ نوکلئوتید نسبت به تیمارهای دیگر بیشتر بود (۰۵/۰P<). نتایج نشان داد استفاده از نوکلئوتید خوراکی در سطح ۶/۰ درصد بر شاخص ایمنی در مولد میگوی سفیدغربی تأثیر گذار می باشد.


علی رازگردانی، بهرام فلاحتکار، ایرج عفت پناه،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف از این مطالعه تعیین اثر جایگزینی پودر ماهی با سطوح مختلف پودر گاماروس بر عملکرد رشد و ترکیب بدن بچه تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) بود. ۲۲۵ عدد بچه تاسماهی سیبری با میانگین وزن اولیه (± خطای استاندارد) ۱۵/۰ ± ۲۴/۱۴ گرم در پنج تیمار با سه تکرار توزیع شدند. در طول دوره از جیره‌های با سطوح مختلف (صفر، ۱۰، ۲۰ ، ۳۰ و ۴۰ درصد) پروتئین پودر گاماروس جایگزین پروتئین پودر ماهی استفاده شد. غذادهی بر اساس اشتها و روزانه در چهار نوبت و به مدت ۹ هفته انجام شد. نتایج نشان داد، نرخ کارایی پروتئین، نرخ کارایی چربی، شاخص احشایی و نرخ بازماندگی اختلاف معنی داری بین تیمارهای مختلف وجود ندارد (۰۵/۰P). آنالیز شیمیایی ترکیبات بدن اختلاف معنی داری بین تیمار شاهد و دیگر تیمارها نشان نداد (۰۵/۰


حامد امینیان، ایمان سوری نژاد، رضا اسعدی، تکاور محمدیان،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

تأثیر پروبیوتیک‌های باکتوسل و دی پرو بر عملکرد رشد، بازماندگی و ترکیب شیمیایی بدن پست لارو میگوی بزرگ آب شیرین در یک دوره تغذیه‌ای ۶۰ روزه بررسی شد. آزمایش با ذخیره‌سازی ۴۰ قطعه میگو درون مخازن ۱۵۰ لیتری در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با ۵ تیمار و ۳ تکرار و درمجموع با ۶۰۰ قطعه پست لارو با وزن متوسط اولیه ۰۰۴/۰±۰۹۰/۰ گرم انجام شد. گروه‌های آزمایشی جیره بدون پروبیوتیک (شاهد)، تیمار یک و دو به ترتیب با ۳/۰ و ۶/۰ گرم پروبیوتیک باکتوسل و تیمار سه و چهار به ترتیب با ۴/۰ و ۸/۰ گرم پروبیوتیک دی‌پرو در هر کیلوگرم جیره غذایی بودند. در پایان دوره، شاخص‌های رشد، تغذیه و ترکیبات شیمیایی بدن آنالیز شدند. وزن پایانی، وزن به‌دست‌آمده، شاخص وضعیت، درصد بازماندگی، ضریب رشد ویژه و کارایی پروتئین در میگوهای تغذیه‌شده با پروبیوتیک افزایش معنی‌داری نسبت به گروه شاهد داشت (۰۵/۰>p) و بیشترین میزان این شاخص‌ها و کمترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار چهار مشاهده گردید. ترکیبات تقریبی بدن در تیمارهای مختلف اختلاف معنی¬داری داشت به‌طوری‌که بیشترین میزان پروتئین و چربی بدن در تیمار چهار مشاهده شد (۰۵/۰>p). به نظر می¬رسد پروبیوتیک باکتوسل و دی¬پرو به ترتیب در سطوح  ۶/۰ و ۸/۰ گرم در کیلوگرم جیره می‌توانند در بهبود عملکرد رشد و تغذیه و ترکیب بدن پست لارو میگوی بزرگ آب شیرین پرورشی مؤثر باشند.
لیلا یاوری، بهروز حیدری، صابر خدابنده، حسین غفوری، مهوش هادوی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

در مطالعه حاضر، اثرات مهاری استیل کولین استراز و فعالیت کاسپازی بخش دهانی شقایق دریایی موکتی Stichodactlya haddoni بررسی شد. نمونه‌های S. haddoni از منطقه بین جزر و مدی جزیره هرمز خلیج‌فارس تهیه شدند. جهت جداسازی فرکشنی با وزن ملکولی kDa۱۰۰-۳۰ از عصاره خام، اولترا فیلتراسیون میلی پور انجام شد. روش Ellman جهت سنجش مهار استیل کولین استراز استفاده گردید. سنجش فعالیت کاسپاز ۳ با استفاده از کیت کالریمتریک سنجش کاسپاز در سلول سرطانی سینه MCF-۷ انجام گرفت. در پایان آزمایش، بیشترین درصد مهار استیل کولین استراز در غلظت mg/ml ۶ از فرکشن  kDa۱۰۰-۳۰  مشاهده شد (p<۰,۰۵). میزان فعالیت کاسپاز ۳ در سلول‌های سرطانی MCF-۷ تیمار شده با غلظت µg/ml ۴۰۰، ۶۰۰ و ۸۰۰  نشان داد که پروتئین کاسپاز ۳ فعالیت معنی‌داری را پس از طی مدت ۱۲، ۲۴ و ۴۸ ساعت  داشت (p<۰.۰۵). غلظت µg/ml ۶۰۰ در فرکشن kDa۱۰۰-۳۰ بعد از گذشت هر سه زمان، بیشترین فعالیت کاسپازی را از خود بروز داد. درمجموع  می‌توان بیان نمود که سموم پروتئینی S. haddoni با وزن مولکولی kDa۳۰ تا ۱۰۰ می‌توانند اثرات ضد آلزایمری با مهار آنزیم استیل کولین استراز و اثر کشندگی بر سلول‌ سرطانی سینه از طریق فعال کردن کاسپاز ۳ و القای احتمالی اپوپتوز داشته باشند.
نسرین فاضلیان، علی موافقی، مرتضی یوسف زادی، مهسا رحیم زاده، معروف زارعی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

در این مطالعه، تأثیر غلظت‌های مختلف نانوذرات اکسید مس (۰، ۵، ۱۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ میلی‌گرم بر لیتر) بر جلبک Nannochloropsis oculata بررسی شد. نتایج نشان داد درصد زنده‌مانی و مقدار کلروفیل a در سلول‌های تیمار شده با نانوذرات  اکسید مس به طور معنی‌داری نسبت به شاهد کاهش یافت. مقدار پروتئین در پاسخ به تیمار نانوذرات نیز به طور قابل‌توجهی کاهش یافت، درحالی‌که مقدار ترکیبات فنلی نسبت به شاهد افزایش معنی‌داری نشان داد. فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز  با افزایش غلظت نانوذرات اکسید مس در سلول‌های N. oculata افزایش یافت که با نتایج مربوط به ترکیبات فنلی هم‌خوانی داشت. همچنین در تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM)، تجمع سلول‌های جلبکی و تخریب غشای سلولی مشاهده شد. افزایش ترکیبات فنولی و فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز PPO)) و تجمع سلول‌های جلبکی احتمالاً روش‌های دفاعی این ریزجلبک در پاسخ به تنش ناشی از این نانوذره است.
معصومه استادی قاضیانی، آرش اکبرزاده، مرتضی یوسف زادی، محمد اسدی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

در مطالعه حاضر برخی پارامترهای رشد و ترکیبات بیوشیمیایی ریزجلبک Chaetoceros muelleri تحت نورهای آبی، سفید و قرمز بررسی شد. تیمارهای مختلف در شرایط شوری ۲۵ قسمت در هزار، دمای ۱±۲۳ درجه سانتی‌گراد، شدت نور۲۰۰±۱۵۰۰ لوکس، دوره روشنایی:تاریکی ۱۲/۱۲، هوادهی ملایم و قلیائیت ۵/۷-۵/۸، به مدت ۱۲ روز در اتاقک‌های تفکیک شده قرار گرفتند. بیشترین تراکم سلولی، نرخ رشد ویژه، کلروفیل a، وزن خشک، پروتئین، اسیدهای چرب امگا۳ و اسید پالمیتولئیک (۱۶:۱C)، تحت نور آبی مشاهده شد. همچنین، کوتاه‌ترین زمان دو برابر شدن جمعیت، کمترین مقدار چربی و امگا۶ در این تیمار نوری مشاهده شد. کمترین تراکم سلولی، وزن خشک، کلروفیل a، پروتئین، اسیدهای چرب امگا۳، اسید اولئیک (۱۸:۱C) و بیش از ۲۵ درصد از اسید پالمیتیک (۱۶:۰C) تحت نور قرمز دیده شد. بیشترین زمان دو برابر شدن جمعیت، بیشترین مقدار اسیدهای چرب امگا۶ و اسید اولئیک (۱۸:۱C)، تحت نور سفید مشاهده شد. مقدار چربی کل بین سه نور تحت آزمایش اختلاف معنی‌داری نشان نداد (۰۵/۰
پگاه جاوید، سیامک بهزادی، ناصر فرخی، محمدرضا بختیاری زاده، سیدمهدی علوی، محمدشریف رنجبر،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

خلیج فارس پهنه‌ی آبی نیمه بسته‌ای است که تغییرات اقلیمی اثرات شدیدتری بر جانداران ساکن در آن، خصوصاً موجودات غیر متحرک دارد. سفیدشدگی یکی از آثار ابتدایی تغییر شرایط مطلوب در مرجان‌های سخت می‌باشد که در نتیجه‌ی فروپاشی رابطه‌ی همزیستی مرجان و جلبک همزیست آن ایجاد می‌شود. سلول‌ها در پاسخ به تنش حرارتی، پروتئین‌های شوک حرارتی تولید می‌کنند که میزان و نحوه‌ی تولید، به بیان ژن‌های کدکننده‌ی آن‌ها بستگی دارد. در این مطالعه بیان ژن شوک حرارتی Hsp۷۰ در پاسخ به افزایش دما در آبسنگ مرجانی (Wallace, ۱۹۹۹) Acropora downingi بررسی شده است. نمونه‌برداری، در اسفند ۱۳۹۷ انجام شد. نمونه‌ها به مدت ۲ هفته با شرایط آزمایشگاهی سازگار شدند. دمای آب در شرایط کنترل °C ۲۵ بود که جهت ایجاد تنش حرارتی، به °C ۳۴ افزایش داده شد. بیان ژن مذکور در زمان‌های کنترل (دمای °C ۲۵) و همچنین ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت پس از اعمال تنش حرارتی (دمای °C ۳۴) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیان ژن Hsp۷۰، پس از اعمال تنش، در زمان ۲۴ ساعت  افزایش و در زمان ۴۸ ساعت کاهش یافت. این در حالی است که در زمان ۴۸ ساعت، مرجان‌ها نسبتاً سفید شده بودند و این می‌تواند دلیل بر زوال موجود و کاهش مقاومت آن در برابر شوک حرارتی باشد.
پریا اکبری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده


تحقیق حاضر به‌منظور ارزیابی ترکیب شیمیایی، پروفایل اسیدهای آمینه و اسیدهای چرب مخلوط ماکروجلبک‌های قهوه‌ای Padinaaustralis، SargassumilicifoliumوStoechospermummarginatum انجام گرفت. در این مطالعه، ماکروجلبک‌ها از مناطق جزر ومدی سواحل چابهار جمع‌آوری و شستشو داده شدند و پس از خشک کردن به نسبت ۱:۱:۱ با هم ترکیب و به صورت پودر در آمدند. ترکیب شیمیایی به روش AOAC، اسید های چرب با دستگاه کروماتوگرافی و اسیدهای آمینه با دستگاه HPLC اندازه‌گیری شد. میزان پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت به‌ترتیب ۸,۴۳، ۱.۳۰، ۲۱.۲۶ و ۶۸.۰۱ درصد به‌دست آمد. اسیدهای چرب اشباع‌شده غالب در پرمیکس ماکروجلبک‌های مورد آزمایش به‌ترتیب اسید پالمیتیک (۰.۳۱±۱۷.۱۱ درصد)، مریستیک اسید (۰.۱۵±۱۱.۴۳درصد) و اسید استئاریک (۰.۳۲±۲۶.۶ درصد) بود. نسبت بین اسیدهای آمینه غیرضروری به اسیدهای آمینه ضروری ۱.۰۵ بود. در بین اسیدهای چرب تک‌زنجیره غیر‌اشباع، اولئیک اسید (۷.۲۱±۲۱.۱۷ درصد) و از بین اسیدهای چرب بلند‌زنجیره ‌اشباع‌نشده (PUFA)، به‌ترتیب آراشیدونیک اسید (۷.۰۳±۱۱.۲۴ درصد)، لینولئیک اسید (۳.۲۱±۹.۱۲ درصد) و ایکوزاپنتانوئیک اسید (۰.۶۸±۸.۱۳ درصد) غالب بود. مجموع اسید آمینه‌های ضروری و غیر‌ضروری به‌ترتیب ۶.۷۸ و ۷.۱۵ میلی‌گرم اسید آمینه بر گرم نمونه بود. اسید آسپارتیک (۰.۰۵±۱.۸۸میلی‌گرم اسید آمینه بر گرم نمونه) و گلوتامیک اسید (۰.۰۵±۱.۹۸ میلی‌گرم اسید آمینه بر گرم نمونه) جز اسید آمینه غیر ضروری غالب بود. در کل، بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از مخلوط ماکروجلبک‌های P.australis، S.ilicifoliumوS.marginatumبه‌دلیل وجود اسیدهای چرب غیراشباع بلندزنجیره غالب و اسیدهای آمینه ضروری در تغذیه آبزیان توصیه می‌گردد.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بوم‌شناسی آبزیان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 All Rights Reserved | Journal of Aquatic Ecology

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)